همزمانی وقوع دو رویداد، در دو کشور ایران و ترکیه، یکی در دل تاریکی شب و دیگری از بلندای یک تریبون سیاسی، توجهها را به تضادی تلخ در نگاه به تاریخ و میراث فرهنگی معطوف میکند؛ از یکسو، تخریب شبانه آثار تاریخی سلجوقی در اصفهان، و از سوی دیگر، سخنرانی رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان درباره اهمیت تاریخی و دینی اصفهان برای مسلمانان و ترکها. این همزمانی، نه صرفاً یک تصادف زمانی، بلکه نشانهای از شکاف بین گفتار و کردار، بین آنچه باید حفظ شود و آنچه عملاً نابود میگردد است.
در شب پنجشنبه، بیصدا و بدون مجوز رسمی، ماشینآلات سنگین وارد بافت تاریخی اصفهان شدند و بخشی از آثار زیرزمینی متعلق به دوره سلجوقیان را تخریب کردند. این منطقه که بهطور مستند دارای شواهد معماری ارزشمند از دورههای پیشاصفوی بهویژه سلجوقی بود، قربانی توسعه تجاری و فراتر از آن شد. این در حالی است که تنها یک روز بعد، اردوغان در سخنرانی رسمی خود از اصفهان در کنار مکه، مدینه، سمرقند، بخارا، ری، تبریز، استانبول و آنکارا یاد کرد و آن را یکی از مهمترین مراکز تمدن اسلامی و ترکها نامید.
به گفته دکتر علی شجاعی، باستانشناس و ناظر پروژه، این تخریب برخلاف توافق رسمی میان اداره میراث فرهنگی و شهرداری منطقه ۳ اصفهان انجام شده است. در نیمهشب پنجشنبه، دهها کامیون خاکبرداری و ماشینآلات سنگین بدون هیچگونه هماهنگی وارد محل شدند. چنین تجهیزاتی پیشتر در پروژه حضور نداشتند و این اقدام، نشانهای روشن از تلاش برای تخریب سریع و پنهانی پیش از ورود باستانشناسان یا رسانهها بود. چنین حجم و نوع تجهیزاتی پیشتر در پروژه وجود نداشت و حضور آنها تنها یک معنا دارد: اجرای سریع و پنهانی عملیات تخریب پیش از دخالت نهادهای نظارتی. این رفتار نهفقط نقض تعهدات اداری، بلکه بیاحترامی به قانون و حافظه تاریخ ملت های ایران و بشریت است.
تضاد میان این رفتار شبانه و سخنان روزانه، شکاف عمیق میان نگاه منطقهای و رفتار داخلی را عیان میسازد. ترکیه، با تکیه بر میراث مشترک جهان اسلام و جهان ترک، در پی بازتعریف جایگاه خود در تاریخ تمدن اسلامی است و شهرهایی چون اصفهان را به عنوان سرمایههای فرهنگی و تاریخی مشترک یاد میکند. اما در ایران، همان اصفهان ـ که گنجینهای از دوره سلجوقیان و نماد هویت تاریخی و معماری اسلامی است ـ به راحتی در برابر پروژهای تجاری شاید هم فراتر قربانی میشود.
در این میان، نباید فراموش کرد که سلجوقیان، بخشی از تاریخ مشترک ایران و ترکیه هستند، دورهای که در آن هنوز دولت عثمانی (متشکل از ایل قایی) شکل نگرفته بود. در واقع، در عصر سلجوقی، ایران و ترکتباران امروز ترکیه، یک ملت و یک دولت بهشمار میآمدند. اصفهان، پایتخت باشکوه سلجوقیان، نهتنها برای ایران بلکه برای ترکیه نیز نماد آغاز یک تمدن اسلامی متحد بود. این اشتراک، به آثار تاریخی آن عصر معنا و ارزشی دوچندان میبخشد که باید مورد حفاظت قرار گیرد، نه تخریب.
این تناقض نهفقط نشانهای از ضعف در سیاستگذاری فرهنگی، بلکه زنگ خطری برای اعتبار میراثی ایران در سطح منطقهای و بینالمللی است. آثاری که برای ترکها، مسلمانان وهمه ملت های ایران اهمیت تمدنی دارند، با هر بولدوزری که بیمجوز وارد میدان میشود، بخشی از هویت منطقه را از بین میبرند. در شرایطی که کشورهای منطقه، از جمله ترکیه، با برنامههای مشخص در حال بازسازی و تقویت روایات تاریخی خود هستند، ایران در حال از دست دادن بخشی از همان سرمایه تمدنی خویش است.
از این منظر، تخریب شبانه آثار سلجوقی در اصفهان صرفاً یک تخلف شهری یا بینظمی اداری نیست، بلکه ضربهای به حافظه تاریخی یک ملت و به اشتراکگذاری نانوشته این حافظه با سایر ملل منطقه است. اگر اصفهان در نگاه اردوغان و سیاست فرهنگی ترکیه، شهری در حد و اندازه مکه و مدینه و سمرقند است، چرا در داخل ایران این شهر و آثار باستانیاش با چنین بیتوجهیای روبهرو میشود؟
در نهایت، این اتفاق نمادی است از تضاد میان شعارها و عملکردها. در حالیکه برخی مدیران شهری از توسعه گردشگری و حفظ میراث فرهنگی سخن میگویند، در عمل همان میراث در سکوت شبانه و بدون نظارت تخریب میشود. همزمانی سخنرانی اردوغان و تخریب آثار سلجوقی در اصفهان، ما را با پرسشی جدی روبهرو میکند:
آیا قرار است دیگران تاریخ ما را به رسمیت بشناسند و پاس بدارند، اما ما خود آن را دفن کنیم؟
تخریب آثار سلجوقی، فقط یک حادثه محلی نیست؛ زخم به پیکر تاریخ منطقه است — زخمی که اگر امروز درمان نشود، فردا اعتبار فرهنگی را در میدان رقابت تمدنی از پای خواهد انداخت.